- تاریخ : ۱۴۰۴/۰۵/۲۵ ساعت : ۱۷:۰۰:۱۸
- کد خبر 28774
- پرینت
true
false
true
false
false
false
true
false
true

اپیزود نخست: یک حادثه در سال1348 زندگی حسن مرجانی را دگرگون کرد. در آن سال ها که حسن مرجانی نوجوان سیه چرده و خیره سری بود، ده هزار تومن پول را به بانک تجارت شعبه مرکزی توپخانه برگرداند. با آن پول در آن زمان می شد یک واحد خانه خرید.
اما مرجانی با برگرداندن آن پول ، کارمند حواس پرت را از مهلکه نجات می دهد. این امر باعث می شود بانک مرکزی تقدیر نامه ای برای او بفرستد.مدیرعامل شرکت راسان می گوید این کار من و به دنبال آن ، آن تقدیر نامه باعث شد بازار به من اعتماد کند. آدمی که در بازار اعتبار ندارد نمی تواند پیشرفت کند.
اپیزود دوم :در سفری که به همراه خانواده به استان خراسان رضوی (نیشابور ، مشهد ، تربت حیدریه ، رشتخوار ، سلامی ، سنگان ، خواف ، نشتیفان و..) ساعت همسرم در قطار گم شد، اما حسن سلام سدهی خدمه پاک دست شرکت راه آهن خواف امانت داری کرد و ساعت را به صاحبش برگرداند ، در حالی که او می توانست این ساعت گرانقیمت را برای خود بردارد. این کار سلام سدهی موجب شد تا ذهنیت ما به سرزمین خواف به ویژه مردمان این مرز و بوم بسیار مثبت باشد.لذت سفر برای ما دو چندان شد آن چنان که تمایل داریم دوباره به شهر خواف سفر کنیم.
اپیزود سوم : ما گزارش این حادثه را در پایگاه خبری منشور اقتصاد منتشر کردیم. گروه روابط عمومی شرکت راه آهن با خواندن این گزارش ، موضوع را به اطلاع مدیران شرکت راه آهن می رسانند و مدیران فهیم این شرکت علاوه بر تقدیر از این خدمه درست کار و امانت دار ، هدیه ای را به ایشان می دهند.این کار مدیران راه آهن خود شایسته تقدیر است.
اپیزود چهارم و نتیجه اخلاقی: حسن مرجانی از گلپایگان به تهران آمد شاگردی کرد. او تنها با سلاح صداقت و سماجت توانست صاحب برند معروف راسان شود و با شیرآلات راسان علاوه بر تسخیر بخش بزرگی از بازار ایران به کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی و حتی به ایالات متحدهٔ آمریکا صادرات داشته باشد و حسن سلام سدهی با صداقت و امانت داری که از خود نشان داد می تواند آینده ای روشن برای خود و خانواده اش رقم بزند.
این ضرب المثل ها بی جهت وارد ادبیات عامه ما نشده اند ، همانطور که بار کج به مقصد نمی رسد، راستی و درستی را نیز زوال نیست.
false
false
false
false