- تاریخ : ۱۴۰۳/۰۶/۰۶ ساعت : ۱۱:۳۱:۲۱
- کد خبر 6610
- پرینت
true
false
true
false
false
false
true
false
true
سهند ایرانمهر/پنچم شهریور بزرگداشت محمد بن زكريای رازی (روز داروساز)است. رازی کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)، نخستین داروهای آلکالوئیدی و نفت سفید است . جرج سارتن در کتاب تاریخ علم، رازی را پدر علم شیمی میداند. رازی اولین فیلسوف تجربی ایرانی است. برخی در ایران، به اشتباه، متکلمین را فیلسوف قلمداد میکنند و به این اعتبار رازی از معدود فیلسوفان خردگرای محض(قبل از دکارت)و یک پوزیتویست تمام عیار است(حتی قبل از بیکن). رازی از اولین منادیان عقل استقرایی بوده است، همان عقلی که محمد غزالی بعدها متعرض آن شد و آثارش تا به امروز ادامه دارد.
اگرچه همگان منجمله ابن الندیم در الفهرست از تواضع و مردمداری رازی گفتهاند اما نگاه علمی محض رازی باعث شده است که جریانی وی را دهری(ملحد و ماده گرا) بداند. فارابی و شهید بلخی و ابن هیثم به همین دلیل ردیه هایی علیه وی نوشتهاند و ابنسینا در موردش میگوید:
«المتکلف الفضولی المتکلم بما لا یعنیه».
در هرحال رازی معتقد به جدایی فلسفه و عقل از دین بوده و با انتقاد از ادیان،آنها را ضد عقل (فأما المذهب فأنّه ممّا يحتاج فيه الي كلام يبّين به انّه عرضّ هوايي لاعقلي) میدانست و بر جامعیت عقل تاکید داشت:
«با ابزار خرد است که ساختن کشتیها یافتهایم، دانش پزشکی را هم با خرد حاصل کردهایم و هم بدان امور بس پیچیده و پنهان از دیده را شناختهایم ، چنان که شکل زمین و سپهر و بزرگی خور و ماه و دیگر اختران ، فواصل و حرکات آنها را دریافتهایم ، و نیز بدان خود به شناخت آفریدگار گرامی نائل شدهایم ، خرد اگر نبود، وضع ما همچون حال چارپایان میمانست».
رازی به سبب این افکار مورد انتقاد بوده، ابن حزم، رازی را «جاهل خرافاتی»مینامد، موسيبنميمون(دلاله الحائرین) که فیلسوفی یهودی است افكار رازی را«هذيان»می داند، ابوريحان بيروني هم در نامهای که به ابنسینا مینویسد در جایی به آرای رازی استناد میکند و موجب آزردگی بوعلی میشود چنانکه بوعلی با آنکه خود پزشکی برجسته است و در نگارش «قانون» از کتاب «الحاوی» رازی استفاده زیادی کرده است، مینویسد:
«گويي تو اين اعتراض را از محمدبنزكريای رازی آن متكلف فضولي گرفتهای كه بر الهيات شرحها نوشت و از حد خود تجاوز كرد و نظر در شيشههای ادرار بيماران را فرو گذاشت». (نامه دانشوران ج.1)
.
به نظر زکریای رازی، استبداد و خود کامگی، از پلیدترین احساسات بشری است. در باب نوزدهم کتاب «طب روحانی»رازی آن نوع از حکومت را میستاید که مبتنی بر عدالت و برادری و مصالح و منافع اکثریت است. در باب بیستم کتاب«طب روحانی» (في الخوف من الموت) ، وی مردم را به شجاعت اخلاقی و مدنی فرا میخواند. علمای بغداد معتقد بودند که اجتماع بدون نبوت و شریعت استقرار پیدا نمیکند و احکام و قوانین باید حتما آسمانی و به تصدی امام و خليفه باشد. زکریای رازی که هم فيلسوفی زبردست بود و زبان عربی را بهتر از خلیفه میدانست به آنها جواب داد که:
این ادعا دروغ است ، به دلیل این که مردمان قفچ یاکوچ که در قسمت شرقی کرمان حکومتی كوچك دارند. با آنکه به هيچ يك از کتابهای آسمانی معتقد نیستند از بهترین قوانین و در نتیجه از بهترین شرایط زندگی برخوردارند.(زندگی مسلمانان در قرون وسطا/ علیاکبر مظاهری، مرتضی راوندی)
دوکتاب رازی که منعکس کننده افکار انتقادی اوست عبارتند از«فیالنبوات» و«فی حیل المتنبین» که بواسطه صراحت در نفی حجیبت دین و پیامبران در بین علمای دین به نام های «نقص الادیان » و «مخاریق الانبیاء» مشهور شد و در قرون بعد به فتوای هم آنان از بین رفت(در زمان خود رازی سامانیان ایرانی تبار نوعی فضای آزاد اندیشی فراهم کرده بودند). نقل قولهای بجامانده از رازی دراین حوزه، بیشتر بر اساس گفته های«ابوحاتم رازی»نویسنده «أعلام النبوه»است که با رازی مناظرههای متعددی داشته است.
مرتضی مطهری با استناد به رساله «فی تثبیت المعاد »معتقد است رازی معتقد به توحید و معاد و چون اهل ری، حتما شیعه بوده بنابراین طبیعی است که بخاطر انتقاد فارابی و ابن سینا باب انتقاد از او بازشود و علمای اهل سنت رازی را ملحد معرفی کنند با این حال همین اظهارنظر شاید این نکته رو نادیده گرفته است که حتی فردی مثل ناصر خسرو که شیعه اسماعيلي بوده است در کتاب «زادالمسافرین»، رازی را غافل میداند بنابراین نمیتوان، دلیل اتهام الحاد وی را به مذهبش تقلیل داد .
false
false
false
false