×
اطلاعات تماس
سرویس ها
true
true

خبر فوری

false
false
true
مدیرعامل شیرآلات راسان:از آلمان ها کار را یاد گرفتم اما در خدمت مردم خودم هستم

آن مرد روستازاده گلپایگانی پس از تجربه کار کردن در زمین های کشاورزی ، قالی بافی ، شاگردی در مغازه ها ، کار در صنف لوازم بهداشتی ، کارگری ساختمان ، حتی مرغداری ناگهان سر از تولید شیر آلات در آورد.او بجای اینکه دانشگاه برود به آلمان رفت و نحوه تولید با کیفیت کالا در کارخانه های آلمان از جمله کارخانه گروهه آلمان رفت با زیرکی چم و خم کار را ازآنها یاد گرفت. با تجربه کافی و انگیزه بالا به ایران برگشت آنگاه آستین همت بالا زد و شرکت ماهسان پویا را در سال 1376 راه اندازی کرد که شیرآلات با کیفیت و متناسب با استانداردهای بین‌المللی را تولید می کند.حالا شیرآلات تولیدی او با برند راسان بخش مهمی از بازار ایران را قبضه کرده و بسیاری از کشورهای دنیا از محصولات راسان استفاده می کنند.

محمد حسن مرجانی را نه در دفتر مرکزی در میدان آرژانتین تهران بلکه در کارخانه اش در شهرک صنعتی عباس آباد تهران دیدم با مرجانی در کنار کارگرهای کارخانه ناهاری خوردیم و حرف زدیم.رازهای موفقیت این مرد در چیست؟! او خود به منشور اقتصاد می گوید که یک دست صدا ندارد اگر موفقیتی هست آن را به کمک برادرها  و بهترین دوستانم به دست آوردیم بی هیچ مقدمه دیگری به آنچه مدیرعامل برند شیرآلات راسان گفت می پردازیم:

پس از تجربه انواع کارها بالاخره من یک مغازه خریدم و با یک شرکت در هانوفر آلمان قرارداد بستم ، نمایندگی آن شرکت را گرفتم ، آن روزها خرید و فروش جنس های آلمانی آزاد بود ، می خریدیم ، می فروختیم و چه بسا اگر همان کار را ادامه می دادیم الان سود بسیار خوبی داشتیم.

اما اینجا یک نکته بسیار مهمی داشت من عرق به میهن دارم ادامه آن کار به این معنا بود که من خودم نبودم! یارو اراده می کرد به من جنس می فروخت ، اراده می کرد نمی فروخت. کاری هم نمی توانستم بکنم.آن شرکت به ما در ایران کالا می فروخت احتمال داشت به کسی ديگري هم می فروخت.

از طرف دیگر ادامه آن کار باعث می شد من در خدمت 1000 خانواده آلمانی باشم من این را دوست نداشتم بنابر این از خودم پرسیدم چرا من تولید نکنم.

اینگونه بود که با برادرانم و البته بهترین دوستانم مشورت کردم و کار را شروع کردیم.برای شروع البته هم انگیزه لازم و هم تجربه کافی را داشتیم.

بویژه اینکه من با این خارجی ها در ارتباط بودم. برای خارجی ها بیشتر کیفیت مهم بود برای من هم کیفیت مهم ترین است. من کیفیت را از آنها یاد گرفتم و حتی چندبار هم رفتم کارخانه گروهه آلمان را از نزدیک دیدم این برای یادگیری بسیار مهم بود.آنجا بود که به خودم گفتم ما همین کار را باید در داخل تولید کنیم چون خیلی به نفع ما است. در آنجا ما یک سری  تکنیک های یاد گرفتیم که درصد کمی از شیرسازها آن را بلد هستند.آلمان ها به ما فقط کیفیت ساخت بالای کالا را آموزش ندادند آنها ناخواسته و در عمل به ما انضباط کاری را هم یاد دادند.وقتی می گفتند ما شما را در ساعت 10 صبح روز چهارشنبه می بینیم امکان نداشت 10 صبح 10 و نیم صبح بشود آنها سر همان ساعت و دقیقه جلسه را شروع می کردند و عذر و بهانه نمی پذیرفتند. صادقانه بگویم تحمل این رفتار آلمان ها  در روزهای نخست برای ما سخت بود اما در نهایت پذیرفتیم برای پیشرفت باید نطم در اولویت کار باشد.بعلاوه آلمان ها هرگز در جلسات کاری میوه و ناهار و غیره نمی خوردند در کنار میز هر کسی یک بطری آب بود آنها در کار خیلی جدی و خشک هستند.

من همه این راه و روش ها را از آنها آموختم تا توانستم ماجرا را کاملا معکوس کنم. ما الان به جای اینکه در خدمت 1000 خانواده آلمانی باشیم در خدمت1000 خانواده ایرانی هستیم . من این حرکت را برگ زرینی در زندگی خود و برادرانم می دانم ، چرا که زندگی 1000 خانواده ایرانی را تامین و بیمه اجتماعی کرده ایم.در واقع من از آلمان ها کار یاد گرفتم اما در خدمت مردم کشور خودم هستم.ما برای این کار هر روز خدا را شاکر هستیم.

false
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد