- تاریخ : ۱۴۰۴/۰۹/۲۲ ساعت : ۲۲:۴۳:۲۸
- کد خبر 37577
- پرینت
true
false
true
false
false
false
true
false
true
رضا فنبری/چند روزی بود که بدلیل تعمیر خودرو و همچنین طرح زوج و فرد فرصتی شد با اسنپ و مترو مسیر شرکت و منزل را طی می کردم که تجربه جالبی بود …
زمان طولانی بود که از مترو استفاده نمی کردم و وقتی بعد از یک جلسه در اتاق بازرگانی ایران که نزدیک مترو طالقانی است برای رفتن به منزل از مترو استفاده کردم صحنه هایی دیدم که برای من جای تعجب بود اما گویا صحنه های هر روز جامعه است .
وقتی مترو سوار می شوی به وضوع خستگی و کلافگی مسافران را می بینی ،افرادی که شغلی ندارند و در مترو دستفروشی می کنند ….
تعدادی سر در گریبان و چشم دوخته به موبایل و سرگرمی هایش تا کمی از دنیای واقعی فاصله بگیرند ،تعدادی هم مانند من چشم به دیگر مسافران دوخته اند و گاهی هم دزدکی به هم می نگرند …
وقتی با یک لباس رسمی و شیک وارد مترو می شوی از دستفروش ،مسافران و حتی بلیط فروش کمی تورا ورانداز می کند و باید خوشانس باشی کسی طلب کمک نکند ،دست فروشی اصرار به خرید کالا نکند و اگر هم نخری باصدای از دل لیچار بارت می کنه و می رود و تو می مانی و کلی سوال که چرا باید اینگونه باشد ..
این مسئله وقتی سخت تر می شود که در یک فرایند مقایسه فکری و فیزیکی مترو ایران را با متروهای کشورهای اروپایی مقایسه می کنی .اگر چه مترو ما از نظر ساختار و امکانات بسیار خوب است اما به نظر من از نظر سطح افراد استفاده کننده تفاوت فاحش دارد و در مترو مسئولی ،نماینده مجلسی ،مدیر شرکت بزرگی ،رییس اتاق بازرگی یا حتی رییس تشکلی نمی بینی در حالی که در اروپا احتمالا همه افراد فوق ان کشور را می توانی در مترو ببینی …
اصلا شاید اگر مسئولان کشور ماهی یکی دوباری از مترو استفاده کنند از چشم مترو بهتر مردم را می بینند تا از قاب ماشین های دولتی ،بهتر می توانند برای توسعه حمل و نقل شهری تصمیم بگیرند ،بهتر می توانند وضعیت معیشت مردم را درک کنند و ….
بله چشم مترو و مترو سواری درس های زیادی دارد و به خودم قول دادم حداقل ماهی یکی دوبار با مترو سفر کنم و از دور حرکتی پارکینگ منزل به پارکینگ شرکت و مراکز خرید ادارات خارج شوم و لذت بیشتری با مردم بودن ببرم ….
این داستان ادامه دارد.
false
false
false
false

















