راستش اگر در عالم واقع چند بهرهبردار بخش کشاورزی را ملاقات کنید، متوجه خواهید شد که کشاورز بیش از خاک و آب مملکت فقیر شده است؛ چراکه با آزادسازی نرخ ارز برای تامین برخی از نهادههای کشاورزی و به بهانه هدفمندسازی یارانهها، هزینه تولید چنان بالا رفته که کشاورز در هر مقیاسی، حاصل زحمت یکسالهاش کفاف معاش، خرید نهاده سال زراعی آینده، پرداخت دستمزد و استهلاک ماشینآلاتی را نمیدهد که بعضا تکنولوژی ۴۰سال پیش دنیاست. به علاوه به اسم دولت الکترونیک و هوشمندسازی ارائه خدمات نیز برای دریافت نهادههایی مانند کود، سم و خرید تراکتور و… دچار سامانههای بیسامانی شده که اگر نگوییم روال سنتی امور را به هم ریختهاند، به تسهیل آن کمکی نکردهاند.
قصه در سمت عرضه نیز خوشایند نیست. بهرهبردار کشاورزی موظف است بسیاری از اقلام تولیدی خود را برحسب قیمت تعیینشده دولتی به بازار عرضه کند و برای گرفتن پول خود همیشه دستش به سوی دولت دراز باشد. اگر هم آزاد بفروشد باید پی چند دست واسطهگر را به تن بمالد تا دسترنجش به مصرفکننده نهایی برسد و باز هم نصیبی از بازار آزاد موعود ندارد. البته باید در نظر داشت که در اینجا به طور خاصتر از کشاورزانی صحبت میشود که عهدهدار تامین محصولات راهبردی هستند. شاهد این مدعا، شاخص شکاف میان قیمت تولیدکننده1 یا همان قیمت سرخرمن با قیمت مصرفکننده2 است؛ چراکه ساختار بازار امکان حضور واسطهگرهای متعدد را در زنجیره فروش فراهم میکند؛ بهخصوص در مورد محصولات ضروری با قابلیت ذخیره بالا که دلال میتواند بهراحتی قیمت را افزایش دهد؛ بدون آنکه تقاضا برای محصول کاهش یابد. در فروردینماه ۱۴۰۳، شاخص قیمت تولیدکننده بخش زراعت و باغداری و دامداری نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳۱.۱درصد افزایش داشته است.
در این اوضاع، کشاورز مجبور است تمام کمبودهای مدیریتی، ضعفهای اقتصادی و نابسامانیهای سیاسی را به گرده خاک و آب جبران کند تا حداقل برای سال زراعی آینده معطل نماند و کسبوکارش بقا داشته باشد. کشاورز با آب ورشکسته و خاک فقیر هم میتواند به هر ترفندی نان خود را درآورد و سفره مردم را پر کند؛ اما وقتی خودش به خاطر بازار آشفته و مدیریت نابسامان فقیر شود، چاره کار از دست و توانش خارج است. کوتاه اینکه اگر تولید کشاورزی چه در بهای کلی و چه در وزن نهایی افت داشته است، پیش از هر چیز به خاطر آن است که کشاورز آه در بساط ندارد و فقیرتر از دیروز است.
1. Producer price indices (PPI)
هدف از محاسبه شاخص بهای تولیدکننده، اندازهگیری تغییرات قیمتهایی است که تولیدکنندگان در ازای فروش کالاها و خدمات خود دریافت میکنند و تغییرات بهای تمامشده کالاها و خدمات را در محل تولید نشان میدهد. به عبارت دیگر میتوان عنوان کرد که این شاخص، قیمت کالاها در کارخانه و مبدأ تولید را در نظر میگیرد.
2. Consumer price indices (CPI)
شاخص قیمت مصرفکننده تحولات قیمت سبدی از کالا و خدمات مصرفی را برای مصرفکنندگان نشان میدهد. در واقع این شاخص تغییرات هزینهها را برای مصرفکنندگان نمایش میدهد.
منبع روزنامه دنیای اقتصاد
شماره خبر: ۴۰۷۶۰۵۶