بورس بخشی از اقتصاد بوده و مولفه‌های اصلی اقتصادی همانند نرخ بهره و نرخ ارز در آن بسیار موثر است. همانطور که شاهدیم بحث اصلاح نرخ بهره بانکی، الزاماتی که بانک مرکزی می‌خواهد برای نرخ بهره بگذارد، قیمت‌گذاری دستوری در نرخ فروش محصولات تولیدی شرکت‌ها و اصلاح این رویه که تاثیر منفی روی بازار سرمایه داشته، نشان می‌دهد اگر شرایط درست و اصولی حاکم گردد طبیعتا شرایط بازار نیز بهتر خواهد شد.
فضای اقتصاد باید فضای ثابت با مولفه‌های اصلی قابل پیش‌بینی را داشته باشد تا بازار سرمایه که نمودی از آینده اقتصاد است بتواند آن را به نحو صحیح نمایش دهد. ثبات در تصمیم گیری‌ها و پیش‌بینی پذیر بودن متغیرهایی که روی اقتصاد تاثیر گذارند برای فعالان بازار سرمایه مهمترین مساله بازار سهام است. بازار سرمایه باید به عنوان یکی از مراحل یا بخش‌های اصلی در اقتصاد کشور هماهنگی‌های دیگر بخش‌ها را در کنار خود داشته و خود بورس نیز با آنها هماهنگی لازم را داشته باشد، ‌ یعنی هم آنها به بورس کمک کنند و هم بورس در راستای برنامه‌های صحیح و تعریف شده و اصولی آنها باشد که مشخصا این موضوع در هر دو بازار اولیه و ثانویه در بازار سرمایه می‌تواند نمود داشته باشد.
اگر بخش‌های دیگر اقتصادی به بازار ثانویه کمک‌هایی داشته باشد، همراهی‌هایی همچون موضوع خروج یا ورود نقدینگی که تأثیرگذار است، اما در بحث بخشنامه‌ها و دستورات که در بازار ثانویه نمود خود را نشان می‌دهد تاثیرات بسیاری را می‌تواند به همراه داشته باشد. در کنار آن بازار اولیه برای تامین مالی پروژه‌های بزرگ و فرآیندها و مراحل مشخصی که در زیرساخت‌های اقتصادی وجود دارد نیز می‌تواند همراهی درست را داشته باشد یعنی تعاملات بین متغیرهای اصلی اقتصاد و بازار سرمایه اگر وجود داشته باشد، طبیعتا به مزیت‌ها و اثرگذاری در بخش‌های دیگر اقتصاد باز خواهد گشت. همچنین به نظر می‌رسد در موضوع انتخابات نیز اگر کاندیداهای تأییدصلاحیت شده برنامه‌هایی اصولی و قابل اجرا برای ارتباط بین این بخش‌های بیان شده را داشته باشند تاثیر گذاری بیشتری را برای آینده بازار سرمایه به همراه خواهد داشت.

• منبع -شماره ۵۴۳ هفته نامه اطلاعات بورس